Terugkijkend op het huwelijk van zi

Terugkijkend op het huwelijk van zijn dochter erkent de vader dat het bij de huwelijkskeuze al is misgegaan. "Eigenlijk kan je concluderen dat ik mijn dochter heb vermoord. Mijn dochter wist van zijn gedrag en informeerde mij daarover, maar ik heb de keuze gemaakt dat zij met deze man zou trouwen."Vol afschuw spreekt de vader over zijn schoonzoon. "Hoe kan iemand zijn partner vermoorden, een week lang het lijk in zijn huis bewaren en naast het lijk leven? Daarbij komt nog dat zijn familie hiervan op de hoogte was. Zij hebben mij om de tuin geleid door te zeggen dat zij in het ziekenhuis lag."De schoonvader was volgens Negars vader de dag voordat ze werd gevonden ook in de woning in Hendrik-Ido-Ambacht. "Dan kan ik dus de vraag stellen of deze vader - respectloos net als zijn zoon - in de woning heeft geslapen waar het lijk van mijn dochter lag."Deze week zijn alle documenten in orde gebracht voor de repatriëring van het lichaam naar Iran. "Ik neem mijn dochter mee naar Iran om haar daar te begraven. Ik heb een advocaat ingeschakeld om mijn belangen te behartigen. Ik hoop dat het recht zal zegevieren."Ben jij slachtoffer van huiselijk geweld, neem dan voor 

نتایج (فارسی) 1:

نگاهی به مراسم عروسی دختر خود، پدر رسمیت می شناسد که همه اشتباه در انتخاب ازدواج کرد. "در واقع، شما می توانید نتیجه گیری کرد که من دخترم را به قتل رساندند. دختر من از رفتار او می دانست و در مورد آن به من اطلاع، اما من تصمیم که او را این مرد ازدواج کند."

وحشت زده در مورد پدر در قانون خود صحبت می کند. "چگونه می توان هر کسی، یک هفته شریک قتل طولانی جسد در فروشگاه خانه اش و در کنار زندگی جنازه؟ علاوه بر خانواده اش این آگاه بود. آنها به من گفت که آنها در بیمارستان هستند فریب خورده غیر روحانی. "

پدر روز پدر به عنوان Negars بود قبل از او در خانه در هندریک-ido-Ambacht را پیدا شد. "سپس به همین دلیل من بپرسید که آیا این پدر - بی احترامی مانند پسرش - خواب در خانه که در آن وضع بدن دختر من است."

این هفته تمام اسناد به منظور، برای بازگشت به وطن از بدن به ایران است. "من را به دختر من به ایران به وجود خاک سپرده شود. من درگیر یک وکیل به نمایندگی از منافع من. من امیدوارم که عدالت پیروز خواهد شد."

آیا شما یک قربانی خشونت خانگی، برای خشنود 

نتایج (فارسی) 2:

به دنبال بازگشت به ازدواج دخترش ، پدر اذعان می کند که در حال حاضر اشتباه با انتخاب ازدواج رفته است. "در واقع ، شما می توانید نتیجه گیری کرد که من دختر من کشته شدند. دخترم در مورد رفتار او می دانستند و به من در مورد آن اطلاع داد ، اما من انتخاب کردم که او این مرد را ازدواج کند. "

پدر با وحشت در مورد پسر در قانون صحبت می کند. "چگونه کسی می تواند شریک زندگی خود را بکشد ، نگه داشتن بدن در خانه خود را به مدت یک هفته و زندگی در کنار جسد ؟ علاوه بر این ، خانواده اش از این آگاهی داشتند. آنها مرا به باغ با گفتن او در بیمارستان منجر شد. "

به گفته پدر نگار ، پدر در قانون نیز در خانه ای در هندریک-ایدو-آمباتی در روز قبل از اینکه او پیدا شد. "بنابراین من می توانم سوال بپرسید که آیا این پدر-بی احترامی مانند پسرش-خواب در خانه که در آن بدن دختر من دروغ بود. "

این هفته ، تمام اسناد به منظور بازگرداندن بدن به ایران قرار گرفت. "من دخترم را به ایران می گیرم تا او را دفن کنم. من یک وکیل برای نشان دادن منافع من استخدام. من امیدوارم که حق پیروز خواهد شد. "

اگر شما قربانی خشونت خانگی هستید ، لطفا