از دید او این سری مسائل خیلی ها داشتاتفاقات، اما اساسا، این اجتناب ناپذیر بود. درحداقل، سائورون اينهورن مديچي بارها بودبهتر در خلق داستان از او.پس از تایید مقصد به جنوبیبالام شرقی قاره، اینس زانگویل سوار یک کشتی بهدریای برسرک... هر دفعه وارد اينتيس ميشدجزایر استعماری، به طور غیر منطقی تحریک رسمیفراتر از آن و شکار فراتر از شکارچیمسیر. سپس، قبل از رسیدن خطر، او به زودیدوباره شفاف، پوشش آهنگ های خود را، و فرار دور."این ممکن است مانند یک تصادف به نظر می رسد، اما مشکل این استوقتي هر دفعه همون تصادف باشه خيلي زيادهيا تصادفي؟"از منظر منطق و عقل، خيلي زيادهتصادفات نشان می دهد که عناصر یا قوانین خاصی بودندمخفیانه در وجود. دليل اينکه اينس تونست اينکارو بکنهکه به این دلیل بود که او کلمات بالا را نوشته بود. استفادهکویل آلزوهد، او به طور طبیعی به خود اجازه می دادسوئیچ بین دو حالت 'بودن توسط تسخیرروح شیطانی و خود خودمختاری. چه رفيلي نقشه برداري .این نه تنها در اینس زانگویل کارگردانی شد، بلکه درسائورون اينهورن مديچي اونا به وضوح قبلا ً بودندهمزیستی در صلح، اما آنها عمل کردند تا در تضاد به عنواناگرچه آنها با تکیه بر یک نیروی خارجی برای رسیدن بهبرخی از semblance تعادل.
ترجمه، لطفا صبر کنید ..
