De ouders nemen de hulpkreten van hun dochter niet serieus en zeggen dat hij haar vast niet zal doden. Zij moet de wurgaanvallen maar doorstaan. "Helaas is ze wel op die manier om het leven gekomen," zegt haar vader.
پدر و مادر را گریه می کند از دختر خود به طور جدی و می گویند که او خواهد او را بکشد. آنها wurgaanvallen اما باید تحمل. "متاسفانه او که راه را برای زندگی بوده است، می گوید:" پدر او است.
والدین دستیاران دختر خود را به طور جدی نمی گیرند و می گویند او او را نمی کشد. او باید حملات غفلت را تحمل کند. "متاسفانه ، او در این راه مرد ،" می گوید: پدر او.